پرویز مشکاتیان که سالها بود به دلیل اختلاف با محمدرضا شجریان هیچگاه در کنسرتهای او شرکت نکرده بود و تمام همکاریهای خود با او را قطع کرده بود، در کمال ناباوری و حیرت حاضران در سالن و اهالی موسیقی، در شب اول اجراهای جدید او به سالن وزارت کشور آمد.
آنچه نزدیکان شجریان میگویند این است که مشکاتیان یک ساعت پیش از آغاز اجرا، به پشت صحنه رفت و شجریان را در آغوش کشید. سالها بود که آنها از هم دور افتاده بودند و هیچگاه ارتباطی با هم نداشتند، اما دوشنبه شب، فرصتی بود برای پایان بخشیدن به این دوری نامیمون برای موسیقی ایران.
مشکاتیان، در شب اول کنسرت دوست قدیمیاش محمدرضا لطفی هم شرکت کرده بود و در ابتدای مراسم او را هم در آغوش کشیده بود، اما در زمان استراحت بین دو بخش برنامه، با حالتی قهرگونه، محل برگزاری کنسرت را ترک کرد و پاترولش را روشن و کاخ نیاوران را ترک کرد.
پس از آن طی مصاحبههایی با خبرگزاریها و رسانهها، انتقادات شدیدی نسبت به اجرای لطفی به زبان آورد که با واکنش خفیف شاگردان لطفی هم روبهرو شد. به هر روی، به نظر میرسید که حضور مشکاتیان در کنسرت شجریان هم میتواند آبستن چنین اتفاقی باشد. اما یک مشکاتیان سرزنده و شاد، این ظن را کمرنگ میکرد.
او بیش از نیم ساعت ایستاد و با هواداران فراوانش صحبت کرد، با آنها عکس گرفت، چند خطی به یادگار برایشان نوشت و هیچگاه هم خنده از لبانش محو نشد.
پس از آن طی مصاحبههایی با خبرگزاریها و رسانهها، انتقادات شدیدی نسبت به اجرای لطفی به زبان آورد که با واکنش خفیف شاگردان لطفی هم روبهرو شد. به هر روی، به نظر میرسید که حضور مشکاتیان در کنسرت شجریان هم میتواند آبستن چنین اتفاقی باشد. اما یک مشکاتیان سرزنده و شاد، این ظن را کمرنگ میکرد. او بیش از نیم ساعت ایستاد و با هواداران فراوانش صحبت کرد، با آنها عکس گرفت، چند خطی به یادگار برایشان نوشت و هیچگاه هم خنده از لبانش محو نشد.
انبوه جمعیت اطراف او تا انتهای سالن بزرگ وزارت کشور، به چشم میخورد و همه درباره برخورد بسیار خوب مشکاتیان با مردم صحبت میکردند. تعدادی از مسوولان اجرایی برنامه و حتی خود حمیدرضا نوربخش مدیر برگزاری کنسرت هم از مردم خواستند تا به مشکاتیان فرصتی برای نشستن بر صندلی و استراحت کوتاهی بدهند، اما مشکاتیان همچنان در حال صحبت با مردم و پاسخ دادن به سوالات فراوان آنها بود.
همه چیز برای دقیقه 90
تا چند ساعت مانده به آغاز زمان کنسرت اول محمدرضا شجریان، هنوز تکلیف برگزاری کنسرت مشخص نشده بود. صحبتهایی که مطرح میشد، امیدوارانه بود، اما تا اعلام رسمی برگزاری کنسرت از سوی رادیو، کسانی که با مشقت بلیت حضور در این اجرا را خریده بودند، نگران بودند مبادا مشکلات حل نشده و کنسرت لغو شود.
اما با اعلام لحظه به لحظه رادیو پیام از اوضاع و احوال برگزاری کنسرت در محل سالن بزرگ وزارت کشور، همه با خیال راحت، به سوی میدان فاطمی حرکت کردند. پشت بلیتها نوشته شده بود راس ساعت20، درهای سالن بسته میشود. به همین دلیل هم انبوه مردم، از حول و حوش ساعت 7 عصر جلوی در سالن وزارت کشور تجمع کرده بودند. تعدادی از حاضران با ساک مسافرت دیده میشدند. آنها از نقاط مختلف ایران آمده بودند تا به صدای خوش استاد دل بدهند.
بیش از یک سال و نیم، از آخرین کنسرت شجریان در ایران میگذشت و بسیاری از علاقهمندان موسیقی ایران تشنه شنیدن صدای او. پس عجیب نبود، وقتی شنیدیم در کمتر از یک ساعت، تمام 19 هزار بلیت کنسرت او به فروش رسید و بسیاری از علاقهمندان او مجبور میشوند علیرغم میل شجریان دست به دامن بازار سیاه خرید و فروش بلیت شوند.
دوشنبه شب دوباره که نه چند باره و به سیاق تمام کنسرتهای پیشین شجریان و اساتید دیگر موسیقی ایران، بلیتها تا مرز صدهزار تومان هم به فروش میرسید. در حالی که گران قیمتترین بلیت این کنسرت، 30هزار تومان بود.
فقط با 10دقیقه تأخیر
مردم مجبور بودند از در باریک ورودی سالن وزارت کشور، وارد محوطه باز آن شوند تا مسئولان کنترل بلیتها با تراکم کمتری از مردم مواجه شوند. اما این مشکل جلوی در ورودی و در خیابان منتهی به میدان گلها، بدجوری حرکت اتومبیلها را مختل کرده بود.
درهای سالن، ساعت 8 بسته نشد و مردم تا ساعت هشت و نیم وارد سالن میشدند تا کنسرت با یک تأخیر 10دقیقهای در ساعت هشت و چهل دقیقه آغاز شود. این مسئله در نوع خود، قابل تحسین و جالب توجه بود. به یاد نداریم کنسرتهای داخلی با تأخیری کمتر از نیم ساعت برگزار شده باشند.
با صحبتهای آغازین حمیدرضا نوربخش که از حل شدن مشکلات به وجود آمده برای برگزاری کنسرت میگفت، مردم روی صندلیهای خود مستقر شدند و رفتوآمدهای فراوان در سالن قطع شد.
با حضور محمدرضا شجریان، سعید فرجپوری، مجید درخشانی، محمد فیروزی، حسین رضایینیا و همایون شجریان مردم از صندلیها برخاستند و به شدت گروه را تشویق کردند. کنسرت با عنوان «با استاد سخن سعدی» نمونه مشابه اجراهای بهاره محمدرضا شجریان و گروهش در اروپا بود.
تشویق، تشویق و تشویق
اولین قطعهای که در کنسرت برگزار شد، قطعه انتظار از ساختههای مجید درخشانی بود که پس از آن تصنیف ماندگار «سروچمان» و «سخن عشق» از ساختههای خود شجریان اجرا شدند. به ویژه تصنیف خاطرهانگیز «سروچمان» با تشویق شدید حاضران روبهرو شد.
کمانچه نوازی سعید فرجپوری و تار نوازی مجید درخشانی در لحظاتی حالت دوئت به خود میگرفت و اجرای مشترک محمدرضا شجریان و همایون هم در قطعه «سروچمان» چنین حالتی را میان پدر و پسر ایجاد میکرد که علاقهمندان را به شدت به وجد آورد. پس از اجرای حدوداً یک ساعته بخش اول، مردم برای استراحت به سالن خروجی تالار حملهور شدند و شجریان و گروهش هم برای استراحت نیم ساعت به پشت صحنه رفتند.
بخش دوم کنسرت با تصنیف «غوغای عشقبازان» در دستگاه شور و آواز افشاری آغاز شد. آواز «دیدار» و تصنیف «در فراق» پس از آن روی اشعاری از سعدی، اجرا شد و نشان داد در بخش دوم برنامه، هم محمدرضا شجریان و هم همایون- که قطعات بیشتری را خواند- حنجره آمادهتری دارند و به این ترتیب، آوازهای بیبدیلی به علاقهمندانشان تقدیم کردند. در قطعه «رقص پروانه» نوازندگان هم به همراه شجریان همخوانی کردند و لحظات ویژهای را ایجاد کردند.
آخرین تصنیف هم با نام «باده عشق» اجرا شد و پس از آن در خلال تشویقهای شدید حاضران، شجریان و گروهش عزم خود برای پایان برنامه را به نمایش گذاشتند. اما ابراز احساسات تماشاگران باعث شد تا شجریان و گروهش دوباره روی سکوها بنشینند.
مردم به شدت از شجریان درخواست میکردند تا قطعه همیشگی کنسرتهایش یعنی «مرغ سحر» را اجرا کند، اما او اعلام کرد به این دلیل که این قطعه را بارها اجرا کرده، بهتر است قطعه جدیدی به نام «ساقیا» را اجرا کند که آهنگسازش هم «سعید فرجپوری» است.
مردم دوباره روی صندلیها نشستند اما همه موبایلها برای فیلمبرداری از این اجرا روشن شده بود و خط نور طولانیای را در ردیفهای جلو شکل داده بود. این در حالی بود که پیش از اجرای این قطعه پایانی، هیچ کس به خودش اجازه نداده بود، موبایلی روشن کند یا از اجرا فیلمبرداری کند.
پس از پایان اجرای این قطعه، شجریان و گروه در مقابل تشویق شدید مردم تعظیم کردند و به پشت صحنه رفتند. اما مردم دستبردار نبودند. همه سالن، ایستاده بودند. آنها انتظار داشتند شجریان دوباره روی صحنه بازگردد و قطعه دیگری اجرا کند، اما مسئولان اجرایی کنسرت اعلام کردند که وقت تمام شده و امکان اجرای قطعه دیگری نیست. حتی چراغها خاموش شدند اما سوتهای فراوان مردم، مسئولان فنی سالن را مجبور کرد که چراغها را دوباره روشن کنند.
شجریان روی صحنه بازگشت و همه سعی کردند جایی برای نشستن پیدا کنند تا یک قطعه دیگر را بشنوند. اما او و گروه آوا، دوباره در مقابل ابراز احساسات شدید مردم، تعظیم و صحنه را ترک کردند. ساعت 12 نیمه شب بود و خیابان فاطمی در محاصره مردمی که سراغ اتومبیلها میرفتند.
هوشنگ ابتهاج، شفیعی کدکنی، محمدرضا درویش و چند تن از برادران گروه کامکارها هم همراه با مردم از سالن خارج شدند. مردم از این اجرا راضی بودند، هر چند «مرغ سحر» خوانده نشد...